- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مدح امام موسی کاظم علیهالسلام
چه عـالـمی ست عـالـم بـاب الحـوائجی با تـوست نـورِ اعـظـم باب الحـوائجی مهـر تو است حلـقـۀ وصل خدا و خلق داری به دسـت خـاتـم باب الحـوائجـی در عرش و فرش واسطۀ فیض و رحمتی بر دوش تـوست پرچـم باب الحوائجی در آسـتـانـۀ تو کـسـی نـا امـیـد نـیـست آقـا بـرای مــا هــمـه باب الـحـوائجـی بی شک شـفـیع ماست نگــاه رئوف تو در رسـتـخـیـز واهـمه باب الحـوائجی دیــوانـۀ سـخــای ابـا الـفـضـلـی تــوأم مـانـنـد مـاه عـلـقــمـه بـاب الحـوائجـی صحن و سرات غرق گل ياس می شود وقتي که مـيـهـمـان تو عـبـاس می شود هرشاعری ست در تب تضمين چشم تو از بس سرودنی ست مضامين چشم تو چشم جهان به مقدمت ای عشق روشن است از اولـيـن دقــايـق تـکــوين چـشـم تـو از ابــتــدای خـلـقــت عـالـم از آن ازل شيـعــه شـدم به شـيـوۀ آئـين چـشـم تو می شد چه خوب نور خدا را نگاه کرد از پشت پلکت از پس پرچين چشم تو امشب شکـوه خُـلـد بـرين ديـدنـی شـده وقتي شده ست منـظـر و آئينه چشم تو گل کرده بر لب غـزلم باغی از رطب امشب به لطف لهجـۀ شیـرین چشم تو چشم تو آسـمان سـخـا و کـرامت است آقا خـوشـا به حـال مسـاکـین چـشم تو حالا دو خط دعا به لبم نقش بسته است در انـتـظـار لـحـظـۀ آمیــن چـشـم تـو آنان که خـاک را به نظـر کـیمـیا کـنند آیا شـود که گوشـۀ چـشـمی به ما کـنند در سـاحـل سخـاوت دريـای کـاظـمـين مـائـيم و خـاک پای مسيـحای کاظمين با دست های خـالـی از اينجا نـمی رويم مـا سـائـلــيـم، سـائـل آقـای کـاظـمـيـن رشک بهشتيان شده حال کسی که هست گـوشه نـشين جـنّت الاعـلای کاظمين نـور الـهـی از هـمـه جا مـوج می زنـد توحـيدی است بسکه سـراپای کاظمين داریم در جـوار حـرم، حـق آب و گِـل خـاتون شهـر ما شده زهـرای کاظمین ما ريزه خوار صحن و سرای کريمه ايم اين افـتـخـار ماست، گـدای کـريـمـه ايم در سایهسار کوکب موسیبن جعـفریم ما شیعـیان مکـتب موسیبن جعـفـریم فیضش به گوشه گوشۀ ایران رسیده است یعنی گدای هر شب موسیبن جعفریم هـسـتـیِّ مـاست نـوکـری اهـل بیت او ما خـانهزاد زینب مـوسیبن جعـفـریم قـم آسـتـان رحـمـت آل پـیـمـبـر اسـت در این حرم، مُقرَّب موسیبن جعفریم با مهر و رأفتش دل ما را خریده است مـا بـنـدۀ مُـکـاتَـب مـوسیبن جعـفریم چشم امید اهل دو عالم به دست اوست مات مرام و مشرب موسیبن جعفریم حتی قـفـس براش مجال پـرنـدگیست مدیون ذکر و یا رب موسیبن جعفریم دلسوخـتـه ز نـدبۀ چـشـمان خـستهاش دلخون ز ناله و تبِ موسیبن جعفریم آتش زده به قلب پـریشان، مصیـبتـش با دست بسته غرق سجود است حضرتش از طعـنه های دشمن نادان چه ميکشيد بين کوير، حضرت باران چه ميکشيد در بـنـد ظـلـم و کـيـنۀ قـوم ستمـگـری تـنهـا پـنـاه عـالـم امـکـان چه ميکشيد خورشيد عشق و رحمت و نور وسخا وجود در بين اين قـبيلۀ عصيان چه ميکشيد بـا پـيکـرش چه کـرده تب تـازيـانـه هـا با حال خسته گوشۀ زندان چه ميکشيد شکر خدا که دختـر مـظـلـومه اش نديد باباي بی شکيب و پريشان چه ميکشيد امـا دلـم گــرفـتــه ز انــدوه ديــگــری طفل سه ساله گوشۀ ويران چه ميکشيد بـا ديـدن سـر پـدرش در مـيـان طـشت هنگام بوسه برلب عطشان چه ميکشيد وقتی که ديد چشم کـبودش در آن ميان خـونين شده تلاوت قـرآن چه ميکشيد می گفت با لب پر از آهی که جان نداشت: ای کاش هيچ سنگـدلی خيزران نداشت
: امتیاز
|